اقتصاد ویران و منابع از دست رفته

شاخص و رشد اقتصادی ایران هم اکنون در چه جایگاهی قرار دارد؟ آیا مردم فقیرتر شده اند یا غنی؟ ادامه این روند آیا به سود است یا زیان؟

به گفته بانک جهانی درآمد سالانه مردم ایران از دهه هفتاد میلادی تا امروز بیش از 30% کاهش یافته است و اقتصاد ایران در میان کشورهای جهان از رتبه 17 به 37 سقوط کرده است و مردم کشور فقیر شده اند اما رهبران حکومت ایران در میان این افراد فقیر دیده نمیشوند. هر چند صحبت از زهد و تقوی و ساده زیستی میکنند اما از امکانات بسیار عظیم برخوردارند که گاهی فراتر از زندگی مرفه و شاهانه در زندگی شان آشکار است. آمار و واقعیات جامعه ایرانی تصاویری دردناک را نشان میدهد که علاوه بر نابودی اساس اقتصاد و امور زیربنایی شاهد ویرانی بسیاری از ارزش ها و امکانات عالی بوده ایم. عملکرد این حکومت باعث شد که ایران از نظر اقتصادی و رفاه و مقبولیت جهانی که جزو 20 کشور قدرتمند جهانی محسوب میشد اکنون به یکی از بی ثبات ترین و منزوی ترین کشور دنیا تبدیل گردد.

اقتصاد ویران شد، تولید داخلی به تباهی رفت ، اموال و سرمایه های داخلی غارت شد و از همه بدتر اعتبار و عزت مردم و کشور خدشه دار گردید. اعتبار بالایی که ایران در دنیا داشت از دست رفت، کارخانه ها و مراکز تولیدی صنعتی و کشاورزی یکی پس از دیگری ویران و متروکه و تخریب و غارت شد، معادن و منابع طبیعی به تاراج رفت. حتی به آب و خاک این سرزمین هم رحم نکردند و همچنان به یغما و تاراج میرود . تورم و گرانی بیداد میکند و امان مردم را بریده است. شفافیت مالی و اصول تجارت سالم را از بین بردند و با وقاحت تمام سخن از پیشرفت و توسعه میگویند.

نسل ها را تباه کردند و فرهیختگان و نوآوران و نخبگان را یا در بند کردند و یا مجبور به مهاجرت از کشور نمودند. فقط عده ای خاص و از نزدیکان خاندان حاکمان قدرت مانور و حضور در پروژه های اقتصادی را دارند که اکثریت بی سواد بوده و دارای مشکل روانی و شخصیتی میباشند. یک کارآفرین و تاجر که بخواهد صادقانه و پاک برای کسب و کار اقدام نماید هیچ جایگاهی ندارد و هیچ تضمین مناسبی برای سرمایه گذارای داخلی و خارجی وجود ندارد. هیچ طرح و برنامه جامعی برای برون رفت از این آلودگی و فجایع اقتصادی ارائه نشده و هیچ سخن اصولی و تازه ایی برای نجات اقتصاد ناکارآمد بیان نمیشود. دیگر اقتصاد این مملکت با وجود پتانسیل های بسیار قوی و منابع عظیم و ثروت های فراوان رمق های آخر و نفس های پایانی را میزند اما دیگر چشم و گوش مردم ایران بازتر از هر زمان دیگری شده است و دیگر زمانی برای مشاهده ویرانی کامل اقتصادی و استمرار این تباهی نمانده است. اینک همه یک صدا و همگام با هم سرود رهایی از بند و قید دزدان اموال و ثروت های سرزمین مان را سر میدهیم و با حضور پرشکوه در میادین و خیابان های شهرهای ایران عزیز آوای همبستگی و آزادی ایران و ایرانی را می سراییم.

 به امید حضور و خروش مردم ایران در همین روزها  

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *