بودجه عمومی هر کشور صرف امور اداره و عمران و تامین و رفاه اجتماعی باید شود.
تامین هزینه های عمومی کشور و پرداخت حقوق کارمندان و پرسنل اداری دولتی و حکومتی از این منبع صورت می گیرد و روشن است که منابع مالی دولتها از محل درآمدهای ملی اعم از ذخایر ملی، مالیات ها، صادرات و … تامین می گردد. اما این منابع مالی چگونه و با چه روشهایی مصرف و هزینه می شوند و تا چه حد نظارت و کنترل میشود بسیار مهم است و مهمتر اینکه چنین منابعی از ثروت و سرمایه های کشور محسوب می گردد و در اختیار دولت قرار دارد که با مدیریت مناسب نسبت به مصرف آن به نحو احسن و مفید اقدام نماید و صورت حساب و گزارش مالی باید به صاحبان اصلی سرمایه که مردم هستند با شفافیت و درستی و بدون خطا ارائه گردد.
حال سوال های فراوانی از سوی مردم ایران مطرح می شود که این منابع که در ردیف های بودجه سالانه تنظیم و تصویب میشود تا چه اندازه مورد کارشناسی دقیق قرار می گیرد و در چه مسیر هایی صرف می شود و نتایج حاصله برخلاف مصالح ملی یا به نفع جامعه است؟
در ردیف های بودجه چه مقدار بعنوان بودجه های سری امنیتی، رفاهی، پنهان و خاص تدوین وتصویب می گردد و چه میزان در همان ردیف ها و اهداف هزینه می شود و منابع مالی که مخفیانه برای دیگر کشورها پرداخت می گردد در کدام ردیف بودجه قرار دارد؟
چه مبالغ هنگفتی از بودجه عمومی برای پرداخت حقوق و مزایا و پاداش مدیران نالایق پرداخت می گردد و با توجه به حجم پرداخت حقوق های نجومی به مسئولین ومقامات عالی حکومتی چه مقدار بازده و کار مفید انجام می دهند؟ چه میزان بودجه برای ده ها هزار محافظ مقامات حکومتی که این مملکت را امن ترین کشور جهان و منطقه می دانند بعنوان حقوق پرداخت میگردد؟ هزینه های پذیرایی، مسافرت و تفریح مدیران و همچنین هزینه های وسیله نقلیه و حفاظت و حتی پذیرایی و تغذیه روزانه مسئولین از کدام منبع می باشد؟
با توجه به فقر شدید و گرانی از هم گسیخته در کشور بگزاری جلسات و پذیرایی تجملی و ریخت و پاش های ادارات و وزارتخانه ها چه توجیهی دارد؟ استفاده خانواده و فرزندان مقامات از امکانات دولتی که شامل خودروهای گران قیمت، ویلاهای تجملی و رانت ها و اعتبارات ملی است در کدام ردیف بودجه قرار دارد؟ مهمتر از همه دولت و حکومت تا چه اندازه مردم ایران که صاحبان اصلی ثروت های کشور هستند را در جریان این هزینه ها قرار داده و می دهند و تاکنون چه گزارش مفصلی از واقعیات بودجه و هدف های مصرفی سرمایه ها ارائه داده اند؟
با توجه به میزان کارمفید درکشور که طبق آمار همین حکومت ارائه شده روزانه کمتر از یک ساعت است. صرف این همه منابع ملی برای پرداخت حقوق و اضافه کاری بر کدام محور و مبنا استوار است؟ در یک جلسه هیات دولت چه میگذرد که حدود یکصد میلیون تومان هزینه را بخود اختصاص میدهد؟ مسافرت های خارجی و داخلی مسئولین که از بودجه عمومی هزینه میشود به همراه خانواد ها و بستگان و استفاده از گران ترین و مجلل ترین هتل ها و حضور مراکز تفریحی و خرید چه توجیهی دارد؟
وقتی هر رییس اداره ای حتی در شهرهای کوچک با هر تغییر و جابجایی نسبت به خرید لوازم اداری و مبلمان و تغییر دکوراسیون اتاق کاری و ریاست، هزینه های فراوانی صرف میکند بر پایه کدام استدلال منطقی است؟
سفارش ادارات دولتی از گران ترین رستورانها برای پذیرای جلسات و مهمتر اینکه برگزاری مراسم مجلل افطاری در ماه رمضان توسط ادارات و وزارت خانه ها در حالی که مردم شریف ایران در نهایت سختی گذران زندگی میکنند طبق کدام الگوی اخلاقی و مدیریتی است؟
استفاده شخصی مدیران میانی و رده بالا از امکانات دولتی و صرف بودجه عمومی برای امیال شخصی و تامین بسیاری از نیاز های خانواده ها و بستگانشان از منابع مالی عمومی با کدام معیار اخلاقی و منشور اجتماعی و اقتصادی توجیه پذیر است؟
مطمئنا بسیاری از مردم ایران به این موضوع آگاهند که هزینه های مجلس که خود را نمایندگان ملت می دانند نیز بدتر از ریخت و پاش های دولتی است. از محافظان، خودروها، سرو چند نوع غذای روزانه در مجلس، مسافرت های خارجی، نوبتی و بصورت منظم به کشورهای دیگر، اخذ اعتبارات و وام های بلاعوض و یا با درصد کم برای خود و وابستگان شان، تامین اقلام ضروری شخصی خانه و خانواده و بسیاری از موارد دیگر که همه از بودجه عمومی سرقت می شود حقوق های نجومی ثابت و حق جلسه و اضافه کاری و حق ماموریت و مسکن و امنیت و … همگی نشان از یک افسار گسیختگی در این حکومت بی در و پیکر دارد که چگونه بودجه مملکت دود می شود.
براستی با چه محاسبه ای یک جلسه مجلس بیش از چند صد میلیون هزینه دارد؟ آیا مردم ایران از این روش و شیوه حکومتی و غارت سرمایه هایشان رضایت دارند؟ و آیا سکوت رسانه ها و مردم در این خصوص واقعا نشانه رضایت است؟
یقینا مردم ایران چنین فاجعه ای را نه تنها نمی پذیرند بلکه کاملا مخالف با این تاراج ملی هستند و اگر تاکنون توانایی اظهار نظر و مخالفت نداشتند بخاطر فریب دست اندرکاران و وجود جو شدید سرکوب و اختناق بود اما در آینده ای نزدیک با حضور برق آسا و میلیونی، خروش و حماسه ای بیا ماندنی در تاریخ بجای خواهند گذاشت.
همه با هم برای آزادی ایران و نجات کشور با حضور و خروش همگانی